سوالی درباره علم غیب امامان و زمان شهادت آنان
کلاس ششم هوشمند دبستان ایوب نصیرزاده
آموزش کلاس ششم

چرا امامان با این که به زمان شهادت خود، علم غیب

داشتند در جهت جلوگیری از آن اقدامی صورت ندادند؟

 
 
پاسخ اجمالی

برای دست یابی به پاسخ، بیان چند مطلب ضروری است:

1. در این که آیا ائمه به صورت تمام و مطلق علم غیب به تمام وقایع و حوادث آینده، از جمله زمان و مکان شهادت خود داشتند، محل بحث و بررسی است.

2. بر فرض ثبوت علم امامان از طریق غیب به زمان و مکان شهادتشان باید گفت:

اوّلاً: هر انسانی روزی می میرد و اگر کسی هر اندازه هم علم داشته باشد، از این قاعده مستثنا نیست. پس علم شخص مانع از مرگ و یا شهادت او نمی شود.

ثانیاً: قضا و قدر خداوند اگر حتمی شود به هیچ وجه عوض شدنی نیست.

ثالثاً: علم امامان از طریق غیب به زمان مکان شهادتشان فقط علم به یک واقعه حتمی است و رضایت آن بزرگواران به این قضا و قدر موجب ترفیع درجات آنها می شود.

نتیجه: پس جلوگیری نمودن از بهترین مرگ؛ یعنی شهادت که مطابق با خواست حتمی خدای متعال است، معنایی غیر از عدم رضایت به خواست خداوند، ندارد که چنین امری نه تنها از آنان بعید است، بلکه آنچه را که از گفتار و کردار آنها استفاده می شود، این است که آنها راضی به قضای الاهی و تسلیم امر پروردگار بودند.

 
 
 
پاسخ تفصیلی

برای روشن شدن پاسخ ضروری است، ابتدا نحوه علم امامان به صورت خیلی خلاصه بیان شود، آن گاه ببنیم ائمه با این که علم به مرگ و شهادت خود داشتند، چرا از آن جلوگیری نمی کردند!

 

در این که آیا امامان معصوم، علم غیب مطلق و تمام به امور داشته اند؛ یعنی به تمام وقایع و حوادث گذشته و آینده از جمله زمان و مکان شهادت خود علم داشتند، محل بحث و اختلاف است. طبق آموزه های قرآنی، علم به غیب به صورت تام و تمام فقط در اختیار خداوند است؛ زیرا اوست که احاطه همه جانبه بر تمامی عالم دارد. این معنا از آیات، 4سوره رعد، 20سوره یونس و 65سوره نحل استفاده می شود. بنابراین، عده ای با استفاده از این گونه آیات منکر علم ائمه به صورت وسیع و گسترده؛ مانند علم به زمان و مکان شهادتشان هستند.

 

اما اکثر علمای شیعه، با استفاده از برخی آیات قرآن نظیر: آل عمران، 179 و جن، 26 و 27 که می فرمایند: خدواند علم غیب را در اختیار رسولان قرار می دهد، معتقدند که اولیای الاهی، نیز اجمالاً از غیب آگاهی دارند. این معنا همچنین از روایات ائمه استفاده می شود. امام صادق (ع) در این باره می فرماید: "نگامی که امام اراده می کند، چیزی را بداند، خدا به او تعلیم می دهد".

 

بنابراین، با توجه به این دسته از آیات و روایات و با توجه به این که پیامبران الاهی مأمور هدایت انسان ها در تمام جنبه های مادی و معنوی بودند، باید سهم بسیار بزرگی از علم و دانش داشته باشند، تا بتوانند به خوبی این مأموریت را انجام دهند و امامانی که جانشینان پیامبرند نیز همین حکم را دارند. پس آنان نیز به صورت وسیع و گسترده علم به غیب دارند، از جمله علم به زمان و مکان شهادتشان. در هر صورت و بر فرض ثبوت علم امامان به زمان و مکان شهادت خود، باید گفت.

 

الف. همه انسان هایی که روزی پا به عرصه حیات می گذارند، روزی از این دنیا رخت بر می بندند. هر متولد شده ای بالاخره روزی از این دنیا می رود. قرآن مجید می فرماید: "ر نفسی مرگ را می چشد".پس هر انسان زنده ای روزی از دنیا می رود، اما جز عده خاص از اولیای خداوند، کسی از زمان مرگ خود مطلع نیست و وقت وفات آنان پوشیده شده است، تا انسان ها با این تفکر که هر لحظه امکان وفات یافتن وجود دارد، به سوی گناهان نروند و یا توبه را به تأخیر نیاندازند. از طرفی برترین مرگ ها نزد خداوند شهادت است. خداوند کشته شدگان در راهش را مرده خطاب نمی کند، بلکه آنان را صاحب زندگانی می داند که پیش او روزی دریافت می کنند.

 

ائمه معصومین (ع) هم که دارای علم غیب هستند، همگی به این نوع مرگ؛ یعنی شهادت از دنیا رفته اند. به هر حال باید توجه داشت که علم شخص مانع از مرگ و یا شهادت او نمی شود و نمی تواند جلوی مرگ را برای همیشه بگیرد.

 

ب. قضا و قدر خداوند اگر حتمی شده باشد، به هیچ عنوان تغییر نمی کند. حال قضای الاهی در مورد عمر انسان ها باشد یا عمر امت ها. خداوند می فرماید: "ر گاه که اجلشان برسد نه لحظه ای عقب می افتد و نه لحظه ای زودتر تحقق می یابد".

 

ج. ائمه معصومین (ع) هم علم غیب به امور داشته اند به طوری که تا وقتی که می دانستند قضا و حکمت خداوند به این تعلق نگرفته است که به شهادت برسند، از هر وسیله ای برای نجات خود از مرگ استفاده می کردند.

 

در روایات نقل شده که امام هادی (ع) برای شفای بیماری خود شخصی را برای دعا به کربلا فرستاد، یا امام کاظم (ع) خرمای زهر آلودی که هارون الرشید به حضرت داد را میل نفرمود و گفت: هنوز وقتش فرا نرسیده است و یا امام باقر (ع) می فرماید: "ما برای دفع شر سلطان فلان دعا را می خوانیم".

 

همه اینها حاکی از آن است که این ذوات مقدسه برای حفظ جان شریفشان از هیچ کوششی فرو گذار نکرده اند.

 

د. چنین شهادتی که انسان از قبل مطلع باشد و برای رضای خداوند و تسلیم امر او و به خاطر رعایت مصالح مهم تر خود با پای خویش به قتلگاه برود چیزی جز ارتقای رتبه و درجه برای انسان نیست.

 

انسان اگر به این مقام از رضایت برسد مطمئناً درجات بالایی از انسانیت را کسب کرده است. امام باقر (ع) می فرماید: "این مصیبت ها که برای ائمه گذشته پیش آمد قضای حتمی خداوند و با انتخاب امامان بود و همگی به آن علم داشتند ... و همه اینها به خاطر درجات و کراماتی است که خداوند اراده کرده به آنها عطا کند.جلوگیری کردن از بهترین مرگ که مطابق خواست حتمی خداوند است، معنایی غیر از عدم رضایت به خواست خداوند ندارد، که چنین امری از آنها نه تنها بعید و غیر عقلانی است، بلکه مرگ این چنینی؛ یعنی شهادت در راه خدا بزرگ ترین آرزوی آنها بوده و هر لحظه برای رسیدن به چنین آرزویی دعا و لحظه شماری می کردند؛ مثلاً امام حسین (ع) با این که از شهادت خود و یارانش اطلاع داشت، ولی در عین حال از آن استقبال کرد؛ چرا که شهادت آن حضرت آثار و برکات مثبت و تأثیر گذاری بر جهان اسلام داشته و موجب احیای دین شده است. اگر از این مرگ فرار می کرد، در کجا به شهادت می رسید که آثار و برکات این چنینی داشته باشد؟!

 

حال با توجه به مقدمات ذکر شده، نتیجه می گیریم: در مواردی که ائمه اطهار (ع) به قضای حتمی خداوند علم داشتند، به خاطر مقام تسلیم و رضایی که داشتند، به این امر راضی بودند و در غیر این موارد از جان شریفشان بسیار محافظت می کردند.


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:








تاریخ: 28 دی 1392برچسب:,
ارسال توسط جوادزاده
آخرین مطالب

آرشیو مطالب
پيوند هاي روزانه

امکانات جانبی
ورود اعضا:

آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 2
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 2
بازدید ماه : 168
بازدید کل : 9227
تعداد مطالب : 207
تعداد نظرات : 1
تعداد آنلاین : 1